فصل تازهای در روابط فرهنگی ایران و ازبکستان آغاز شد
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۰۶۷۱۰
در یک نشست مشترک روسای سازمانهای سینمایی ایران، ازبکستان و سفیر جمهوری اسلامی ایران در این کشور با یکدیگر به گفتگو و تبادل نظر پرداختند.
این نشست با هدف گسترش همکاریهای فرهنگی و سینمایی و تسهیل در روند اجرای تفاهمنامه سینمایی فیمابین برگزار شده است.
بر پایه این خبر، محمد خزاعی در این نشست بر شناخت بیشتر نیازهای فرهنگی مردم دو کشور و لزوم بسترسازی برای توسعه تعاملات فرهنگی _ سینمایی بین دو کشور تاکید کرد و گفت: اشتراکات فرهنگی دو ملت ایران و ازبکستان پتانسیل بالایی برای تولیدات سینمایی مشترک دارد که با شناخت بیشتر از نیازهای فرهنگی و تاریخی طرفین میتوان، اقدامات خوبی انجام داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اعلام آمادگی برای گشایش زمینه فعالیتهای فرهنگی و سینمایی در ازبکستان افزود: البته این ارتباط متقابل است و ما نیز میتوانیم از زیرساختهای سینمایی این کشور در تولید فیلم، سریال و حتی مستند و ظرفیت پخش و سالنهای سینمایی استفاده کنیم.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه تصریح کرد: در حوزه رسانه، هیچ چیز مانند فیلم، سریال و به خصوص سینما مردم را به هم نزدیک نمیکند. اگر دولتمردان این فرصت را به درستی شناسایی کنند، سینما، به ابزار بسیار قوی حتی بین دولتها بدل میشود.
خزاعی با اشاره به لزوم اجرایی شدن تفاهمات خاطرنشان کرد: در در تفاهمنامههای قبلی سازمان سینمایی با عراق و روسیه در مرحله عملیاتی اقدامات خوبی در زمینه تولید مشترک، پخش آثار ایرانی و مشارکت در رویدادهای سینمایی در شرف تحقق است.
وی اضافه کرد: تفاهمنامهها نباید در سطح کاغذ و امضا باقی بمانند. همچنانکه در تفاهمات با استانداریها و برخی دستگاههای اجرایی پیشرفت داشته ایم لازم است در حوزه بین الملل هم اجرای این تفاهمات با کمک وزارت امور خارجه و رایزنان فرهنگی و سفارتخانهها سریعتر شود.
وی با اشاره به رشد تکنولوژیکی صنعت سینما و تولیدات متنوع سینمای ایران خاطرنشان کرد: ما آمادگی داریم از الگوی توسعه قناعت سینمای ایران در حوزههای سالن سازی، آموزش به سبک انجمن سینمای جوانان ایران، و تولید و عرضه به سینمای ازبکستان کمک کنیم و متقابلا محصولات سینمایی ایران در بازار سینمای ازبکستان عرضه و اکران شود.
رئیس سازمان سینمایی کشور با بیان اینکه شاخصههای مهمی، چون محتوای فیلمهای ایرانی و خانواده محوری و اخلاق گرایی آنها از یکسو و مشترکات زبانی، آئینی و تاریخی از سوی دیگر کمک میکند که استقبال مناسبی از فیلم ایرانی در سینماها و سایر سکوهای عرضه و پخش صورت گیرد.
همکاریهای همافزا در اقتصاد سینما
سفیر جمهوری اسلامی ایران در ازبکستان نیز در این دیدار گفت: شناخت فرصتها و چالشهای حضور فرهنگی در ازبکستان موجب ارتباطات موفق بین دو کشور میشود،
«محمدعلی اسکندری» اظهار داشت: تولید فیلم، در این کشور تقریبا دولتی است و تعاملات فرهنگی متقابل بین دو کشور، به اقتصاد سینما کمک میکند.
وی ادامه داد: ما امکانات و نیروی انسانی خوبی در سینمای ایران داریم و البته اینجا هم امکانات خوبی به ویژه در تولید مستند و انیمیشن وجود دارد.
سفیر جمهوری اسلامی ایران در ازبکستان با اشاره به اینکه تولید فیلمهای مشترک سه جانبه بین ایران، ازبکستان و کشورهای طرف ازبک در صنعت سینما، فرصت خوبی را پیش روی ما میگشاید، افزود: برگزاری جشنوارههای مشترک و پخش فیلمهای دو طرف در کشورهای مقابل و همچنین استفاده از پلتفرمهای ایرانی برای پخش فیلمهای سینمای ایران از دیگر اقداماتی است که میتواند به همافزایی فرهنگی دو طرف بینجامد.
علاقه مندی مردم ازبکستان به فیلمهای ایرانی
فردوس عبدالخالق اف در این نشست ضمن اعلام آمادگی برای همکاریهای مختلف سینمایی گفت: سینمای ایران در جنان اعتبار دارد و خواص و نخبگان ما آثار سینمای ایران را دوست دارند.
وی ادامه داد: توافقات خوبی برای همکاری صورت گرفته و با نمایش و عرضه تجاری آثار سینمایی یکدیگر مردم زیادی از این آثار استقبال میکنند.
به گفته وی، کمک به تولید فیلمهایی که زمینه تاریخی مشترک دارند و فراهم آوردن امکانات لازم جهت تسهیل شرکت و حضور فیلمسازان و سینماگران دو کشور در جشنوارهها و تبادل نیروهای تخصصی دو کشور در پروژههای سینمایی در آینده فرصتهای بسیار خوبی در این زمینه است.
رییس امور سینمایی ازبکستانبا بیان اینکه برگزاری هفتههای فیلم مشترک میتواند نقطه شروعی برای معرفی سینمای دو کشور باشد و ما در این زمینه آمادگی داریم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاترمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سینمای ایران همکاری فرهنگی ازبکستان سینمای ایران تولید فیلم دو کشور بین دو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۰۶۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام